نسبت دادن خطا در جدول

جواب نسبت دادن خطا در جدول ، پاسخ این معما را در حل جدول کلمات از سایت پرش کن می بینیم.

جواب این معما 👈 خطا کردن. [خ َ ک َ دَ] (مص مرکب) اشتباه کردن. سهو کردن. غلط کردن: بخطا غره مشو گرچه جهاندار کندهر کسی را که خطا کرد مکافات خطاش.ناصرخسرو.دردت کند ای دوست خطاخواهی کرد.احمد برمک.گرچه بسیر مشک شناسند لیک مردچون مشک یافت سیر گزیند، خطا کند.خاقانی.نبودم عاشق ار بودم بتقدیرپشیمانم خطاکردم چه تدبیر.نظامی.شنیدم کاسب سلطانی خطا کردبپیوست از زمین بر آسمان گرد.سعدی (صاحبیه).خداوند دولت خطا می کندشب و روز ضایع بخمر و خمارجهانبانی و تخت کیخسروی مقامی بزرگست کوچک مدار.سعدی (صاحبیه).چهارصدمرد تیرانداز که در خدمت او بودند، همه خطا کردند. (گلستان سعدی).مطرب بساز عود که کس بی اجل نمردوآن گونه این ترانه سراید، خطا کند.حافظ.سقط؛ خطا کردن در سخن. (منتهی الارب). لحن، خطا کردن در خواندن و اعراب. (منتهی الارب). طیش، خطا کردن تیر از نشانه. (منتهی الارب).- دست از پا خطا کردن، اشتباه کردن. سهو کردن.- دست از پا خطا نکردن، سهو نکردن. دقت کردن. مواظبت کردن. || گناه کردن. جرم کردن. بزه کردن. (یادداشت بخط مؤلف): زمانه بر سر آنست اگر خطایی کردکه بعد از این همه طاعت کند بعذر گناه.سعدی.دوست بردارد بجرمی یا خطایی دل ز دوست تو خطا کردی که بی جرم و خطا برداشتی.سعدی (طیبات).آنکو بغیر سابقه چندین نواخت کردممکن بود که عفو کندگر خطا کنم.سعدی (طیبات).یکی را که عادت بود راستی خطایی کند درگذارند ازو.سعدی (گلستان).گفت چه خطا کرده است که از دیدنش ملولی. (گلستان سعدی). || نگرفتن گیاه و خشک شدن گیاه. (یادداشت بخط مؤلف): چون خواهند که بکنند [بادام ریشه قوی کرده را] و باز نشانند بسیار خطا کند و نگیرد. (فلاحت نامه). بهر نوعی که بنشانند [سفیددار] را بگیرد و کم خطا کند. (فلاحت نامه). سهو اشتباه کردن، سهو کردن، غلط گفتن، مرتکب خطا شدن، خبط کردن، قصور ورزیدن، خلاف کردن لغزیدن بزهیدن بزهکردن 👉 است.

اگر سوالی درباره این معما و یا نیازی به پاسخ معمای دیگری دارید، آن را در بخش دیدگاه بپرسید؛ همچنین کارشناسان و سایر کاربران به شما پاسخ خواهند داد.

بیشتر بخوانید
دیدگاه
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید